سرقفلی در حسابداری

سرقفلی در حسابداری

سرقفلی یکی از اصطلاح رایجی است که در بین کسبه بازار بسیار معروف است. ثبت سند خرید و فروش سرقفلی در نرم افزار حسابداری، از جمله مواردیست که شاید مورد نیاز مدیران کسب‌وکارها است. اما به این نکته باید توجه داشته باشید که مفهوم سرفقلی در حسابداری کاملاً با مفهومی که عموم مردم در کوچه و بازار درک کردند، متفاوت است.در این مقاله از موسسه حسابداری ماکان به موضوع سرقفلی در حسابداری میپردازیم.

در قدیم الایام رایح بود، زمانی که شخص مغازه‌ای را برای کسب‌وکار یک قرارداد اجاره منعقد می‌کرد، مبلغی پول جدا از مبلغ توافق شده به عنوان کرایه مغازه، به منظور باز کردن قفل آن مکان به صاحب ملک پرداخت کند، این مبلغ را سرقفلی می گفتند. اما به تدریج با گذشت زمان مفهوم آن تغییر کرد و برای بیان مغازه یا محلی که برای کسب‌وکار اجاره داده می‌شود، به کار گرفته شد. به عبارتی دیگر واگذاری سرقفلی به صورت قرارداد اجاره صورت می‌گیرد و باید مدت واگذاری سرقفلی مطابق با مدت اجاره محدود باشد.

تعریف مفهوم سرقفلی در حسابداری

سرقفلی در حسابداری

در حسابداری سرقفلی (goodwill) را به عنوان مازاد ارزش جاری یک واحد تجاری از مجموع دارایی های مشهود و نامشهود آن واحد تجاری که قابل شناسایی است، تعریف می کنند. به بیان دیگر، سرقفلی دارایی نامشهود و ثابت یک شرکت است که به هنگام خرید این شرکت، خریدار باید مبلغی بیشتر از دارایی های واقعی براساس ارزش دفتری بپردازد. به عنوان مثال می توان از ارزش برند یک شرکت نام برد که به هنگام خرید باید به ارزش آن توجه نموده و مبلغی را برای آن در نظر گرفت.بنا به تعریف سرقفلی در حسابداری برخی عوامل باعث می شوند قیمت سهام یک شرکت بیشتر از ارزش دفتری آن محاسبه شود. این عوامل را می توان به صورت زیر لیست کرد:

محل یا موقعیت جغرافیایی شرکت،حسن شهرت تجاری یا تخصص شرکا،مدیریت صحیح و اصولی شرکت و استخدام کارکنانی توانمند،دارا بودن علائم تجاری موثر در جلب مشتری و تبلیغات موثر،برخورداری از وضعیت انحصاری یا نیمه انحصاری در تجارت یا مزایای خاص دیگر در مقایسه با رقبا.عوامل لیست شده در بالا به صورت دارایی نامشهود شرکت در نظر گرفته می شوند که باعث می شود به هنگام خرید و فروش مبلغی مازاد بر ارزش واقعی و محاسبه شده دارایی های شرکت، بین خریدار و فروشنده جابجا شود. به همین دلیل این عوامل را می توان سرقفلی نامید.سرقفلی در مواقع خاصی ثبت می شود (مانند ورود و خروج شرکاء، فوت شریک، انحلال و تصفیه شرکت، و مواردی از این قسم). اگر بین شرکاء توافق شود که سرقفلی ثبت شود:سرقفلی _ بدهکار،حساب جاری شرکاء _ بستانکار،در مقاله سرقفلی در حسابداری لازم به ذکر است که منظور از شرکاء، کسانی هستند که قبل از این در شرکت سهیم بوده اند. مثلا هنگام ورود آقای x ، از سرقفلی چیزی به او نمی رسد، بلکه سرقفلی فقط به حساب جاری شرکاء قبلی منظور می شود(مگر این که آقای x مبلغی مازاد سرمایه خود مشخصا برای سرقفلی پرداخت کرده باشد، که در این صورت به همان مبلغ حساب جاری آقای x هم بستانکار می شود سرقفلی _ بدهکار،حساب جاری شرکاء _ بستانکار،حساب جاری آقای x _ بستانکار .

ثبت سرقفلی

در موارد خاصی سرفقلی به ثبت می‌رسد. در هنگام ثبت سرفقلی، به کسانی سرقفلی شرکت می‌رسد که از شرکا قدیم شرکت باشند؛ به همین دلیل به آن دسته از افرادی که تازه سهام‌دار شرکت شده‌اند، سرقفلی تعلق نمی‌گیرد، مگر اینکه مبلغ مازاد سرمایه خود را برای سرقفلی پرداخت کرده باشند در این حالت حساب جاری شرکا به مبلغ سرقفلی بستانکار می‌شود.

سرقفلی منفی در حسابداری

اما گاهی به دلیل وجود شرایطی خاص، شرکت خریدار میزان مبلغ پرداختی برای خرید شرکت هدف را کمتر از ارزش دفتری آن شرکت در نظر می گیرد که این اختلاف به دلیل وجود سرقفلی منفی برای شرکت هدف است. گاهی عواملی همچون ورشکستگی شرکت هدف باعث سرقفلی منفی می شود در این زمان اعتبار شرکت هدف خرید مناسب نیست.به عبارت دیگر اگر ارزش دفتری خالص داراییها بیشتر از قیمت بازار کل واحد تجاری (ارزش سرمایه ای) باشد. ما به التفاوت حاصل را سرقفلی منفی می نامند.

ارزش سرمایه ای < ارزش دفتری خالص دارایی ها ( ارز جاری کل دارایی ها – بدهی ها)در مثال بالا ارزش خالص دارایی ها مساوی ۶۰۰۰۰۰۰۰ = ۱۰۰۰۰۰۰۰ – ۷۰۰۰۰۰۰۰،ارزش سرمایه ای ۵۰۰۰۰۰۰ ریال سود سالانه بر مبنای بازده ۱۰% مساوی ۵۰۰۰۰۰۰۰ ریال خواهد بود مشاهده می کنید که:۵۰۰۰۰۰۰۰ < ۶۰۰۰۰۰۰۰،سرقفلی منفی در بسیاری از واحدهای تجاری ناموفق وجود دارد، اما آن را برای گزارش در ترازنامه مجزا نمی کنند و تنها گواه بر وجود آن پایین بودن نرخ بازده خالص داراییها نسبت به نرخ بازده واحدهای تجاری مشابه است

تفاوت سرقفلی با دارایی های نامشهود در حسابداری

در حسابداری بحثی با عنوان دارایی های مشهود و نامشهود وجود دارد. دارایی های مشهود که قابل دیدن و اندازه گیری هستند و در واقع به نوعی دارایی های فیزیکی شرکت در این دسته قرار می گیرند. اما دارایی های نامشهود دارایی هایی هستند که ماهیت فیزیکی نداشته و قابل لمس نیستند.به عنوان مثال حق ثبت اختراع، تکنولوژی به کار رفته در یک شرکت، حق انتشار کتاب یا مجله و مواردی از این دست نمونه های دارایی نامشهود یک شرکت هستند که می توان مستقلاً و بدون نیاز به فروش آن شرکت با مبلغی توافقی به شرکت دیگری فروخته شود. البته لازم به ذکر است که ارزش دارایی های نامشهود را باید هر ساله و با توجه به شرایط تعیین نمود. زیرا ممکن است با تغییر شرایط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی یا هر تغییر دیگری ارزش این دارایی ها نیز کم یا زیاد شود.

سوالات متداول برای آشنایی با مفهوم سرقفلی

مفهوم سرقفلی در حسابداری چیست؟سرقفلی دارایی نامشهود و ثابت یک شرکت است که به هنگام خرید این شرکت، خریدار باید مبلغی بیشتر از دارایی های واقعی براساس ارزش دفتری بپردازد. یعنی وقتی شرکتی خریداری می شود؛ مبلغی اضافه تر بابت برند یا ارزش آن شرکت باید پرداخته شود.

سرقفلی در حسابداری

سرقفلی در حسابداری جزء دارایی های مشهود یک شرکت است یا نامشهود؟سرقفلی جزء دارایی های نامشهود یک شرکت یا یک برند است.

آیا سرقفلی در حسابداری با دارایی های نامشهود متفاوت هستند؟سرقفلی در حسابداری و دارایی های نامشهود تفاوت هایی جزئی با یکدیگر دارند. سرقفلی هنگام خرید و فروش یک شرکت معنا پیدا می کند و ماهیت مستقلی ندارد. اما دارایی های نامشهود، به میزان ارزش تعیین شده و مستقل است. تفاوت دیگر اینست که سرقفلی عمری نامحدود دارد، اما دارایی های نامشهود عمر مفید و مشخصی دارند.

درباره نویسنده

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *